یاوران قائم

آخرین نظرات
  • ۵ دی ۹۵، ۲۱:۲۰ - ♥ محجبه ♥
    عااالی
  • ۲۵ آذر ۹۵، ۱۷:۳۶ - مهتابگردان ...
    ممنون!
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دوستی قبل از ازدواج» ثبت شده است

گفت:حالا قبل ازدواج با کسی دوست باشیم به جایی بر نمی خوره که

گفتم:فرض کن یه روز ساعت 12 میری خونه و گرسنه ای اما به دلائلی قراره ساعت یک غذا بخوری..

اگه تا قبل از غذا بخوای یه کیک..بیسکوییت ..شیرینی یا هر چیز دیگه ای بخوری

مادرت چه عکس العملی نشون میده؟

گفت:میزنه تو سرم و میگه یه ذره جلو اون شکمتو بگیری به جایی بر نمیخوره...

صبر کن غذا حاضر میشه..

گفتم:یعنی مادرت از گرسنگی تو لذت میبره یا از خوردن تو ناراحت میشه؟

گفت:هیچکدوم فقط می خواد اشتهام کم نشه و با لذت بیشتری غذا بخورم

گفتم:دوستی با جنس مخالف قبل از ازدواجم حکم همون بیسکوییت قبل غذارو داره

هر قدر ازش لذت ببری از لذت ارتباطت با همسرت کم میشه 

حتی اگه این لذت قراره فقط در حد حرف زدن باشه..



ازدواج


  • الهه ولی نژاد

سر سفره ی عقد نشسته بودیم

عاقد که خطبه را خواند صدای اذان بلند شد

حسین برخاست

وضو گرفت و به نماز ایستاد

دوستم کنارم ایستاد و گفت این مرد برای تو شوهر نمیشود

متعجب و نگران پرسیدم:چرا؟؟

گفت:

کسی که اینقدر به نماز و عبادتش مقید باشد

جایش توی این دنیا نیست


شهید حسین دولتی

قثیسثفقغ

  • الهه ولی نژاد
قهر بودیم و در حال نماز خواندن بود
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم
کتاب شعرش رو برداشت و بایه لحن دلنشین شروع به خوندن اون کرد
ولی باز باهاش قهر بودم
کتاب و کنار گذاشت و بهم نگاه کرد
غزل تمام...نمازش تمام..دنیا مات سکوت میان من و واژه ها سکونت کرده بود
باز هم بهش نگاه نکردم
اینبار پرسید عاشقمی؟؟سکوت کردم...
گفت:عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هر لحظه ابم میکند
دوباره پرسید:عاشقمی..مگه نه؟
گفتم:نههه!!
گفت:لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت اری
که این سان دشمنی یعین که خیلی دوستم داری:)
زدم زیر خنده ..رو به روش نشستم
دیگه نتونستم بهش نگم وجودش چقدر ارامش بخشه..
گفتم:خداروشکر که هستی^__^

راوی:همسر شهید بابایی
بلاتنم
خاطرات همسر شهید بابایی-گلچین خاطرات همسر شهید بابایی-همسر شهید بابایی
  • الهه ولی نژاد
دنبال کنندگان ۷۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید