یاوران قائم

آخرین نظرات
  • ۵ دی ۹۵، ۲۱:۲۰ - ♥ محجبه ♥
    عااالی
  • ۲۵ آذر ۹۵، ۱۷:۳۶ - مهتابگردان ...
    ممنون!
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج مذهبی» ثبت شده است

دفاعیه تمام شد..استاد امد جلو

-میخواهی چیکار کنی؟میری واسه دکتری دیگه؟

-نه استاد!

-شما؟!بابا تو که می تونی...تو که...اصلا بگو ببینم!می خوای تو خونه بمونی چیکار کنی؟؟

-میخوام مادر شم استاد!میدونید!میخوام قصه بگم...تمرین ریاضی بنویسم براش...

دیکته بگم..لالایی بگم..

اصلا می دونید؟می خوام تموم اینکارایی رو که بخاطر درس خط کشیدم روشون شروع کنم..

میخوام مادر شم

م ا د ر


اشتغال یا مادری

  • الهه ولی نژاد

سر سفره ی عقد نشسته بودیم

عاقد که خطبه را خواند صدای اذان بلند شد

حسین برخاست

وضو گرفت و به نماز ایستاد

دوستم کنارم ایستاد و گفت این مرد برای تو شوهر نمیشود

متعجب و نگران پرسیدم:چرا؟؟

گفت:

کسی که اینقدر به نماز و عبادتش مقید باشد

جایش توی این دنیا نیست


شهید حسین دولتی

قثیسثفقغ

  • الهه ولی نژاد
قهر بودیم و در حال نماز خواندن بود
نمازش که تموم شد هنوز پشت به اون نشسته بودم
کتاب شعرش رو برداشت و بایه لحن دلنشین شروع به خوندن اون کرد
ولی باز باهاش قهر بودم
کتاب و کنار گذاشت و بهم نگاه کرد
غزل تمام...نمازش تمام..دنیا مات سکوت میان من و واژه ها سکونت کرده بود
باز هم بهش نگاه نکردم
اینبار پرسید عاشقمی؟؟سکوت کردم...
گفت:عاشقم گر نیستی لطفی بکن نفرت بورز
بی تفاوت بودنت هر لحظه ابم میکند
دوباره پرسید:عاشقمی..مگه نه؟
گفتم:نههه!!
گفت:لبت نه گوید و پیداست می گوید دلت اری
که این سان دشمنی یعین که خیلی دوستم داری:)
زدم زیر خنده ..رو به روش نشستم
دیگه نتونستم بهش نگم وجودش چقدر ارامش بخشه..
گفتم:خداروشکر که هستی^__^

راوی:همسر شهید بابایی
بلاتنم
خاطرات همسر شهید بابایی-گلچین خاطرات همسر شهید بابایی-همسر شهید بابایی
  • الهه ولی نژاد
دنبال کنندگان ۷۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید